ارزیابی عملکرد مدیر پروژه باید صورت گیرد و یا به عبارتی آیا باید مدیر پروژه را مانیتور کنیم؟!
به تعبیر عامیانه و محاورهای، همواره ساختار پروژه را به ساختار یگانهای نظامی تشبیه نمودهاند، جایی که شما اگر با هر مشکلی مواجه شوید، نمیتوانید مستقیماً فرمانده لشگر را در جریان آن قرار دهید، بلکه بایستی ابتدا نفر بالاسری خود بهعنوانمثال مسئول دسته، سپس ایشان مسئول گروه و گردان و … تا به فرمانده لشگر را در جریان موضوع قرار دهند. در صورت تخطی در این رعایت مقامهای تعریفشده در یگانهای نظامی، شما مقصر شناخته میشوید، هرچند که تماماً در خصوص مشکل موردبحث حق با شما باشد.
بالاترین مقام در کارگاه پروژه و یا سازمان پروژه کیست؟
در ساختار پروژه بالاترین مقام تعریفشده در کارگاه پروژه، ریاست کارگاه و در سازمان پروژه، مدیریت پروژه میباشد. هر مشکل و موضوع و اتفاقی نهایتاً بایستی به اطلاع مدیریت پروژه برسد تا این شخص تحلیل و ارزیابی خود را بابت این موضوع انجام داده و تصمیمات مقتضی را اخذ نماید.
ارزیابی عملکرد مدیر پروژه
حال سؤال اینجاست: ارزیابی عملکرد مدیر پروژه چگونه است و بالاترین مقام پروژه را چه کسی مانیتور میکند؟ آیا لازم است که مرجعی در سازمان، مدیر پروژه را مدیریت نماید؟ درنهایت آیا بایستی مدیر پروژه را مانیتور کنیم؟!
بدون شک جواب سؤالات فوق مثبت است، تنها محل موردبحث حدود مانیتورینگ مدیر پروژه میباشد.
از یکسو ورود بهصورت موشکافانه و نقطهبهنقطه به نحوه عملکرد مدیر پروژه و سازمان تحت الامر این شخص، همان مصداق عینی ایجاد سازمان وظیفهای در سازمان است و از سوی دیگر نمیتوان پروژه و مدیریت آن را بدون مانیتور به حال خود رها نمود. بهترین و متعادلترین روش مانیتور، مانیتورینگ محصول پروژه در بازههای زمانی هفتگی و یا ماهانه از سوی ستاد شرکت (که در ساختار وظیفهای مسئول اصلی نفرات در پروژه هستند) با مدیریت و راهبری مدیریت عامل و یا هیئتمدیره میباشد.
ابعاد این مانیتور در دو قسم میباشد:
- عملکرد مالی مدیر پروژه در خصوص افزایش داراییهای جاری و یا ثابت شرکت (ماحصل سودآوری پروژه و یا افزایش در حقوق صاحبان سرمایه شرکت)
- عملکرد معنوی و تقویت برند و نام سازمان در خصوص افزایش دارائی نامشهود شرکت (ماحصل نحوه عملکرد مدیر پروژه در اتمام موفقیتآمیز پروژه و کسب رضایت مشتری پروژه)
متأسفانه در اغلب سازمانها بیشتر به مورد شماره یک بها داده میشود و مورد شماره دو ازنظرها مغفول واقع میگردد. این مهم رضایت صاحبان سهام و سرمایه در کوتاهمدت را جوابگو خواهد بود، لیکن به دلیل عدم توجه به مورد شماره دو، فضای کسبوکار برای آن شرکت را محدود خواهد نمود؛ و روند موردنظر ایشان که در کوتاهمدت محقق گردیده است را در بلندمدت مختوم مینماید.